پويان |
01/01/2004 - 02/01/2004
02/01/2004 - 03/01/2004
03/01/2004 - 04/01/2004
03/01/2005 - 04/01/2005
08/01/2005 - 09/01/2005
04/01/2006 - 05/01/2006
08/01/2006 - 09/01/2006
10/01/2006 - 11/01/2006
05/01/2007 - 06/01/2007
06/01/2007 - 07/01/2007
09/01/2007 - 10/01/2007
01/01/2008 - 02/01/2008
02/01/2009 - 03/01/2009
03/01/2009 - 04/01/2009
05/01/2009 - 06/01/2009
07/01/2009 - 08/01/2009
04/01/2010 - 05/01/2010
06/01/2010 - 07/01/2010
07/01/2010 - 08/01/2010
09/01/2010 - 10/01/2010
01/01/2011 - 02/01/2011
03/01/2011 - 04/01/2011
04/01/2011 - 05/01/2011
05/01/2011 - 06/01/2011
11/01/2011 - 12/01/2011
04/01/2012 - 05/01/2012
05/01/2012 - 06/01/2012
06/01/2012 - 07/01/2012
11/01/2014 - 12/01/2014
|
Sunday, September 12, 2010
٭
........................................................................................فرهنگ واژهشناسی فارسی (یک کتاب خوب برای نویسندگان و مترجمان و ویراستاران)فرهنگ واژهشناسی فارسی، محمدرضا شیروانی، تهران: آگاه، 1383، چهلوشش + 265 ص، قطع وزیری، بها: 4800 تومان. کتابی تألیف یکی از ویراستاران باتجربه که برای هر نویسنده و مترجم و ویراستاری بهکار میآید. فهرست مطالب کتاب: [درآمد:] حروف و نشانههای فارسی و برابرهای لاتین؛ مقدمهی تاریخی و نظری؛ فارسی نو: زبان گفتار در تیسفون؛ ویژگیهای زبان فارسی؛ ویژگیهای خط فارسی؛ املای بعضی از واژهها و پیشوندها و پسوندها؛ الگوهای واژهسازی در فارسی امروز؛ ساخت اسم؛ ساخت صفت؛ دربارهی برخی از تلفظها در زبان گفتار. فرهنگ واژهشناسی فارسی: فعلهای سادهی متداول؛ فعلهای ساده و بن مضارع آنها؛ فعلهای مهجور یا متروک یا مشکوک؛ پارهای از فعلهای سادهی متروک و مشتقهای بازمانده و رایج آنها؛ فعلهای متعدی با حرف اضافهی آنها؛ فعلهای لازم با حرف اضافهی آنها؛ فعل مرکب؛ فعلهای مشتق و مرکب پربسامد در فارسی امروز؛ فعلهای مشتق و مرکب محاورهای؛ واژههای مترادف پربسامد و نمونههای واژهسازی (فارسی ـ عربی)؛ واژههای مترداف پربسامد (عربی ـ فارسی)؛ واژههای عامیانهی پربسامد؛ واژههای همآوا یا چندمعنا؛ واژههای همنگاشت؛ کلمههای متشابه و دشوار؛ اسمهای فاعل و مفعول دخیل و پربسامد؛ کلمات مختوم به تاء مربوطه یا صورتهای دوگانه؛ مشددها؛ مشددها هنگام ترکیب؛ لغات عربی دخیل پربسامد و مشتقات آنها؛ ترکیبهای عربی پربسامد و برابرهای فارسی؛ دربارهی جمعهای عربی؛ جمعهای مکسر پربسامد و جمع فارسی آنها؛ پیشوندهای پربسامد لاتینی و برابرهای فارسی؛ پسوندهای پربسامد لاتینی و برابرهای فارسی.
پیوستها: واژههایی با چند صورت املایی؛ راهنمای کتابت همزه؛ درازنویسی؛ کوتهنوشتها و اختصاریهای عام؛ نام صورتهای فلکی، سیارههای منظومهی شمسی؛ 18 ستارهی درخشان آسمان؛ ماههای ایرانی و معادل میلادی، ماههای میلادی و معادل ایرانی آنها؛ نام ماههای سال شمسی کشورهای عربی؛ عددهای رومی و برابرهای هندی ـ عربی. کتابنامه. * * * مفیدترین و کاراترین مطالب کتاب اینهاست: 1) فعلهای متعدی و لازم با حرف اضافهی آنها (ص 26ـ35): گاهی حرفاضافهی مناسب فعل را نمییابند؛ مثلاً، مینویسند: «فلان را نسبت به بهمان میسنجد»؛ درحالیکه به کمک این کتاب میتواند دریابد که حرف اضافهی مناسب فعل سنجیدن «با» است، نه «نسبت به». 2) فعل مرکب (ص36ـ37) برای رسیدن به مرتبهی مهذب زبان (مثلاً، زبان دایرةالمعارفهای معتبر)، بهتر است، بهجای فعل مرکب، از معادل بسیط یا پیشوندی آن استفاده کنیم. چند فعل مرکب و معادل آنها در این صفحه آمده است؛ مانند آگندن=پرکردن؛ ستردن=پاککردن؛ گشادن=فتحکردن. 3) واژههای مترادف پربسامد و نمونههای واژهسازی (فارسی ـ عربی و عربی ـ فارسی) (ص58ـ70) گاهی، غالباً به دلایل سبکی، لازم است، بهجای کلمهی عربی معادل فارسی سرهی آن بیاوریم، یا برعکس؛ مانند [فارسی ـ عربی:] بزهکار=مجرم؛ تهنشست=رسوب؛ خوانده=مدعی علیه؛ [عربی ـ فارسی:] طول=درازا؛ ودیعه=سپرده؛ کیفیت=چونی. البته باید توجه داشت که معادلهای فارسی سره و کلاً هر معادلی را باید به اعتبار متن برگزید و مثلاً، کلمهی فارسی «میان» و کلمهی عربیتبار «وسط» معادلاند، ولی نمیتوان در همهی بافتها این دو را بهجای هم بهکار برد: صلح میان این دو کشور (صلح وسط ...) [در زبان شکسته:] بیخودی خودشو میندازه وسط (... میندازه میان) 4) واژههای همنگاشت (ص110ـ 123): گاهی کلمهای را که میخواهیم بنویسیم تلفظی شبیه کلمهی دیگری دارد. در این فصل، تفاوت معنایی کلمات رایج هماملا آمده است: اَحیا (زندگان)/اِحیا (زندهکردن)؛ اَشعار (جمع شِعر)/اِشعار (آگاهی، خبر)؛ خَلَف (جانشین)/خُلف (خلاف چیزی)/خَلف (واپس، عقب). 5) کلمههای متشابه و دشوار (ص 124ـ131): کلماتی در زبان هست که گاهی نویسندگان املای صحیح آنها را از یاد میبرند: تحدید (محدودکردن)/تهدید (ترساندن عمدی کسی)؛ سمین (فربه، چاق)/ ثمین (گرانبها)؛ مغلوب (شکستخورده)/مقلوب (واژگون، وارونه). * * * اما در ابن اثر ارزشمند کمبود دو چیز دیده میشود: 1. کاش در فعلهای متعدی با حرف اضافهی آنها (ص 26-31)، فقط فعلهای فارسی بسیط نمیآمد و فعلهای مرکب پربسامد هم با حرفاضافهی مناسبشان نوشته میشد. 2. کاش فهرست بیشتری از فعلهای مرکب و معادلهای بسیط یا پیشوندیشان نوشته میشد. 7:01 PM پويان
|